همهٔ ما در حقیقت مهمانان این دنیا هستیم، در حال گذر از یک زندگی به زندگی دیگر. نمیتوانیم فراتر از کردارهای نیکمان باری برداریم. تا زمانی که مردمی نیازمند سقفِ خانه و محّبتِ ما باشند، سنّتِ مهمانپذیری هرگز در میان ما نخواهد مرد. هنگامی که پذیرا و میزبان کسی میشویم، در واقع پذیرای سرگذشتها، ماجراها و اسرار دیگران میشویم.
پائولو کوئیلو
مهمانی را دوست دارم. خواه مهمان کسی باشم یا کسانی مهمانم باشند. بقول کوئیلو در مهمان سرگذشت و اسرار خود و دیگران به اشتراک گذاشته میشود و این گامی در جهت همدلی و انسانیت است که مجموعی از بهترین احساسات را در ما بر میانگیزد.
شاید یک دلیل که سفر را دوست دارم همین باشد. پیبردن به قصه آدمها و شریک وقایع زندگی آنها شدن.
ما ایرانی ها مهمان نوازی را خوب بلدیم، مهمانی های پر جمعیت از سنت های ماست که البته امروزه کمتر از گذشته شده و به وضوح آنرا حس کردهام.
با این حال همچنان میزبان و مهمان بودن زیبا و هیجان انگیز است.
حال فکر میکنم به نسبت گذشته چقدر ما انسانها از هم دور شدیم ، مهمانی تنها بهانه برای کنار هم بودن بود، اتفاقا امروز عمه ام زنگ زد و کلی گله کرد که چرا دیر به دیر به او سر میزنم و جویایش نیستم و من جز شرمندگی هدیه دیگری ندارم ، شاید دور شده ام از اصل زندگی ، از اصل با هم بودن و از اصل جویا شدن
برنامه ای بریزید برای بیشتر بهره بردن از این جنبه زندگی. البته شرایط کمی سخت تر شده.
ولی میتونیم بهتر از این باشیم