معرفی یک ابزار کاربردی و گفتاری پیرامون مسئولیت پذیری+ یک ویدیو

معرفی یک ابزار کاربردی و گفتاری پیرامون مسئولیت پذیری+ یک ویدیو

تصمیم گرفتم مطلب جدیدی در سایت بنویسم، اما پیش از آن احساس نیاز کردم تا بدانم امروز چندمین روز فروردین است.(بین اینکه نهم است یادهم شک داشتم)

اولین گزینه ای که به ذهنم رسید برای رسیدن به دانستن تاریخ امروز،سایت  TIME.IR بود.سایتی تروتمیز که به دور از هر گونه تبلیغ اضافه  در کوتاهترین زمان به شما مختصات زمانی روز را ارائه می کند.همچنین میتوانید مناسبت روز و البته تبدیل تاریخ ها را هم با این سایت انجام دهید.

کاربرد دیگری هم دارد که به آدم یاد آوری می کند چقدر از عمرش گذشته است.خیلی خوب میشد اگر مقدار باقی مانده آنرا هم می گفت.

طبق اطلاعات من و محاسبات وی ، از لحظه ورود من به جهان 19 سال 11 ماه 17 روز گذشته.

اما یک چیز جدید که به این سایت اضافه شده و باعث شد بارها آنرا تازه سازی(رفرش) کنم، نشان دادن یک نقل قول تصادفی از بزرگان ایران وجهان بود. از آنجایی که دو ماه آخر سال گذشته خیلی با یالوم رفیق شدم ، نقل قول زیر از او مرا  جذب کرد :

من در اینجا « مسوولیت » را در معنایی خاص به کار می‌برم؛ همان معنایی که ژان پل سارتر مد نظر داشت، زمانی که مسوول بودن را « بانی و مؤلف انکار ناپذیر یک رویداد یا شی » معنا کرد. مسوولیت یعنی ایجاد و تألیف. آگاهی از مسوولیت یعنی آگاهی از اینکه خود، سرنوشت، گرفتاری‌های زندگی، احساسات و در نتیجه رنج‌هایمان را خود پدیدآورده‌ایم. برای بیماری که چنین مسوولیتی را نپذیرد و همچنان دیگران – دیگر افراد یا دیگر نیروها – را به خاطر ناراحتی‌هایش سرزنش کند، درمان حقیقی امکان‌پذیر نیست.

این موضع سارتر و تایید آن توسط یالوم را من نیز به شدت قبول دارم.

کما اینکه می بینم هیچ محرک بیرونی هنوز نتوانسته آدمم کند.

چرا؟

چون خودم تماماً نخواسته ام و برایش حرکت موثری نکرده ام.

در باب پذیرفتن تمام و کمال مسئولیت زندگی خود در مطلب من قربانی نیستم در آن یکی سایتم نوشته ام :

قربانی بودن لذت بخش است. بیشتر انسان ها قربانی شدن را دوست دارند. قربانی شدن راهی است برای فرار از مسئولیت ها. یک قربانی با انداختن تقصیر به گردنِ فردِ ظالم یا شرایطِ ظالم، می تواند کاملا موجه دست از کار بکشد. او معتقد است هیچ کاری از دستش بر نمی آید و تلاشش بی فایده است. منتظر یک ناجی می ماند. اما تا زمانی که او خود را قربانی می داند هیچ نجات دهنده ای نخواهد آمد. اگر علاقه ای به تغییر از درون نداشته باشیم، روز به روز جلاد ها، خونخوار تر و ناجی های دروغین بیشتر می شوند و ما تا ابد قربانی خواهیم ماند.

البته گاهی هم بدم نمی آید قربانی باشم.  معروف ترین و بهترین قربانی که میشناسم امیرمحمد قربانی است 🙂

درباره اروین یالوم اگر بخواهم قدری بیشتر بگویم ، او یک روانکاو است.

اگر میخواهید بدانید یک روانکاو دقیقا چه کاری می کند ویدیوی زیر را ببیند

 

 

5 Comments

  1. دارم فکر میکنم که کم نبودن انگار جاهایی که دنبال شخص یا چیزی بودم که جورِ اهمال کاریِ منو بکشه و این وزنه رو از رو دوش من برداره! نوشتن از این «لذت قربانی بودن»، یادآوری خوبی بود!
    در مورد اروین یالوم، فکر میکنم منم بعد از خوندن کتاب «من شدن» اش، بیشتر باهاش احساس رفاقت کردم! مرسی بابت ویدیو

    1. نه که قربانی نباشیم.توی مواردی واقعا سرنوشتمون دست خودمون نبوده.اما تاکید روی این نکته هیچ کمکی نمیکنه.فقط باعث یأس میشه.پس باید روی اختیار و تاثیر عملمون مانور بدیم و برای تغییر تلاش کنیم.البته که خیلی وقتا واضحه داریم بار رو از روی دوشمون بر میداریم.

      توی این کتاب یجورایی روند درمان خودش رو از کودکی میبینیم. این احساس رفاقتی که میگی خیلی شیرینه.
      ممنونم از توجه و حضورت.

  2. قربانی ماندن در نظر من به معنی معلق ماندن در میان ابهامات است. ابهاماتی که تهش به معنای نرسیدن و تلاش نکردن ختم می‌شود. چرا قربانی باشیم؟ قبول دارم که همه‌مان آن را تجربه کرده‌ایم اما نباید همان جا باقی بمانیم. متنفرم از قربانی ماندن. متنفرم… .

  3. پینگ بک آغاز دهه سوم - علی خواجه حیدری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *